سیلوی تهران؛ یادگار مهندسان نازی
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۷۵۸۷۷
همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: در کتابهای تاریخی آمده که در زمان جنگ جهانی اول که به دوران قحطی ناصرالدینشاهی و احمدشاهی معروف بوده، کشاورزان از آرد ذرت و ارزن و هرچیزی که میتوانستند نان درست میکردند تا گرسنه نمانند. تعداد زیادی در شرایط قحطی آن زمان مردند. به همین خاطر پس از انقراض حکومت قاجار، سیلوی تهران ساخته شد تا سریال قحطیهای پایتخت تکرار نشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
اواخر سلطنت پهلوی اول، با شروع جنگ جهانی دوم، هم قیمت نان و گندم چند برابر شد و مردم برای کاهش هزینههای خود با آرد باقلا و هسته خرما، نان درست میکردند که بسیار سفت بود و به راحتی از گلو پایین نمیرفت. در سال ۱۳۱۸ در جنوبیترین بخش شهر تهران، یک «سیلو» با کمک کارشناسان آلمانی و همزمان با کارخانه «چیتسازی»، در دورهای که ایران نخستین گامها را برای توسعه و پیشرفت برمیداشت، بنا شد. اکنون از این کارخانه بهعنوان محل ذخیره و نگهداری گندم و جو برای تهران و دیگر شهرها استفاده میشود. هر چند بخشهایی از آن فعال نیست و گواه آن نیز وجود تار عنکبوت و گرد و غبار روی دستگاههاست. سیلوی تهران نامهای دیگری نیز دارد و در بین اهالی محله نازیآباد به «شهید جواد اسداللهزاده» و «شرکت غله و خدمات» هم شهره است.
گفته میشود «وینستون چرچیل»، نخست وزیر وقت بریتانیا، در راه سفر به مسکو چند روزی را در تهران گذرانده و همراه قوامالسلطنه به نقاط مختلف از جمله سیلوی تهران سر زده و از نان سیلو هم خورده است! سیلوی تهران در حوالی ترمینال جنوب و بزرگراه شهید رجایی واقع شده است. بخشهای زیادی از این سیلو به واسطه قدمت بنا متروک و بلااستفاده است و بعضاً از فضای جالب آن تولیدکنندگان آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان لوکیشن فیلمبرداری استفاده میکنند که میتوان برای مثال به بخشهایی از سریال شهرزاد و سریال خوب-بد-جلف اشاره کرد.
کد خبر 787522 برچسبها هویت شهری همشهری محله منطقه ۱۶ نانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: هویت شهری همشهری محله منطقه ۱۶ نان سیلوی تهران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۷۵۸۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رِندی پیمان معادی در «افعی تهران»/ اشکال این اتاق درمان کجاست؟
به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا مقدسیان منتقد و کارشناس سینما شب گذشته نهم اردیبهشت با حضور در برنامه «سینمازاویه» رادیو گفتوگو درباره سریال «افعی تهران» و نسبت آن با سینمای جنایی گفت: در سینمای جنایی حرکت در عمق خیلی بیشتر است. مهمتر از اینکه جنایت را چه کسی انجام داده این مهم است که جنایت چرا انجام شده و آن کسی که این جنایت را مرتکب شده دچار چه پیچیده گی های شخصیتی بوده است. در اینجا برای تحلیل سرسخت و عمق پیدا کردن ماجرا این ضرورت که فهم دقیقی از تحلیل موقعیت و روانکاوی داشته باشیم، اهمیت پیدا میکند.
وی ادامه داد: پیمان معادی یک ضرورتی را در سینمای ایران حس کرده و آن هم تنوع داستان ها و موقعیت هاست چراکه در سینمای ایران داستان های جنایی که استخوان دار باشند و تنه به کمدی نزنند زیاد نداشته ایم.
مقدسیان درباره نحوه نمایش درونیات شخصیت در «افعی تهران» گفت: اما معادی یک رندی کرده و همان تلاشی که باید انجام میداده تا در موقعیت های مختلف، در جهان شخصیت ورود کند و او را به مخاطب معرفی کند به اتاق درمان آورده است. طبیعی است هر کسی که در اتاق درمان قرار میگیرد، درمانگر تلاش کند درونیات او را شناسایی کند. اما اگر قرار بود در اتاق درمان این اتفاق نیفتد باید موقعیت های پیچ در پیچی میساخت که اطلاعات درباره شخصیت کم کم به مخاطب منتقل بشود.
این کارشناس، سینما را به عنوان یک تلنگر برای اهمیت بیشتر به سلامت روان مهم دانست و افزود: واقعیت این است که در همه جای دنیا کمپین هایی تشکیل می شود که آدم ها بیش از پیش به سلامت روان خود اهمیت بدهند. اگر سینما بتواند تلنگری بزند یا روان درمانی به امری تبدیل شود که آدم ها به آن اعتماد کنند و به آن روی بیاورند، اتفاق خیلی مثبتی روی داده است.
مقدسیان درباره انتخاب رواندرمانگر و شیوه مواجه سریال با این مساله گفت: دغدغه پیمان معادی در این سریال جدای از اینکه به او کمک کرده درونیات شخصیت را با حضور در اتاق درمانگر به مخاطب منتقل کند، کمک کرده تا او یک نوع فرهنگ سازی هم انجام بدهد. اما همان طور که روان درمانی و سراغ گرفتن از درمان گر مساله ای است که باید روی آن فرهنگ سازی بشود، مسلح شدن به انتخاب روان درمان گر درست هم باید اتفاق بیفتد.
وی افزود: ما به اندازه روان درمانگران کاربلد، روان درمانگرانی داریم که کم عمق و کم دانش هستند و احساس مسؤولیت نمیکنند و این آسیب زاست. برای همین است که نظام روان درمان گری در دنیا استانداردهای سفت و سختی دارد که باید مانند یک میثاق پزشکی رعایت بشود.
مقدسیان پاشنه آشیل سریال را در انتخاب روانگر درست دانست و گفت: سریال در این نقطه اشتباه میکند. مناسبات اتاق درمان به درستی منتقل نمیشود و ارتباط بین مراجع و روان درمانگر خارج از اتاق درمان مردود است.
وی با بیان اینکه رفتن به سراغ اتاق درمان برای جذاب تر شدن درام، استانداردهایی هم دارد افزود: ماجرا این طور نیست که یا ما نباید سراغ اتاق درمان برویم یا اگر رفتیم هر طور شد آن را جذاب کنیم. یک سری خط قرمزها در اتاق درمان وجود دارد.
مقدسیان ادامه داد: اطلاعات شخصی روان درمان گر با مراجع نباید در میان گذاشته شود و آشنایی به غیر از آشنایی اتاق درمان با روان درمان گر نباید اتفاق بیفتد. او فقط باید شنونده باشد همدلی کند اما در نقش روان درمان گر. ممکن است جایی که مراجع درک می شود، احساس وابستگی به درمانگر پیدا کند. اینجا درمانگر یا باید از تکنیکها استفاده کند و برای مراجع واضح بشود که این رابطه عاطفی در نقش درمانگر است و لاغیر. اگر این اتفاق نیفتد باید مراجع به درمانگر دیگری معرفی کند.
این کارشناس سینما استانداردهای اتاق درمان را مهم دانست و افزود: این مهم است که استانداردها را رعایت کنیم چراکه ممکن است کسی بعد از کشمکش های زیادی با خودش بپذیرد که درمان بشود ولی با این اتفاق، نتیجه درخوری نگیرد و اعتماد شخص به روان درمانگر از بین برود و هیچ وقت در زندگی به روان درمانگر مراجعه نکند.
مقدسیان در پایان درباره نقاط مثبت و ضعف اثر گفت: «افعی تهران» در بخش توجه به روان درمان گری موفق است اما در تصویر کردن اتاق درمان و شیوه رفتار سحر دولت شاهی به عنوان درمان گر و ارتباط عاطفی که بین او و مراجعش (پیمان معادی) تصویر میکند، از اساس بر ضد روان درمان است. اینجا دانش و توانایی فیلمنامه نویس کم بوده، او عشق آن را داشته که به این موضوع بپردازد اما علم آن را نداشته است. برای جذاب کردن درام هم مولفه های دیگری بود که بدون زیر پا گذاشتن استانداردها و خط قرمزها می شد از آنها بهره برد.
کد خبر 6092348 عطیه موذن